محل تبلیغات شما



    حال قرآن در مدارس خوب نيست.      

حال قرآن در مدارس خوب نيست.

حفظ ظاهر، شيوه اي مطلوب نيست.

 

درس قرآن فرصتي ذي قيمت است.

بي وفايي ها به قرآن، خوب نيست؟!!

 

كودكان را درس قرآن لازم است.

تربيت با ذكر حق، معيوب نيست.

 

هجر قرآن را مخواه؛ كاين كار تو

نزد رب العالمين، محبوب نيست.

 

علّم القرآن » مقام رحمت است.

غير از اين تعليم را اسلوب نيست.

 

وان دلي را كه در آن قرآن بود؟!

آن بهشت است، خانه اي مخروب نيست.

 

تا به كي بايد بگويم اي مدير !

مدرسه بي زنگ قرآن، خوب نيست؟!

 

تا به كي ظلمي چنين حق را سزاست؟!

صبر ما اندازه ايوب نيست !!!

 

گر مسلماني چرا اين گونه اي؟!

شأن قرآن اين چنين منكوب نيست

 

ترك قرآن، باعث خشم خداست

ظالمان را چاره جز سركوب نيست

 

از چه قرآن از شما رنجيده است؟

اين كتابي زنده باشد؛ چوب نيست!

 

زندگي بي نور قرآن، گمرهي است

اين مسلمان زاده را منسوب نيست

 

تا زمان باقي است العفوي بگو

زان كه فردا خالي از آشوب نيست.

 

درس قرآن، بي تدبر ناقص است

كودكان را اين روش، مجذوب نيست.

 

با تدبر مي شود قرآن، عمل

ذهن كودك زين جهت معيوب نيست.

 

هر كه با قرآن نشيند، سروريست

همنشين ذكر حق مغلوب نيست.

سراينده : رضا نباتي

12 آبان 1398 


چيستي، چرايي و چگونگي حفظ عمومي قرآن كريم »

اشاره

در سال هاي اخير موضوع حفظ قرآن كريم در جامعه بيش از گذشته مطرح شده است. آنچه بيش از همه نگارنده را به نوشتن اين مقاله واداشت، مشاهده شتابزدگي ها، سطحي نگري ها و ساده انديشي ها و در نتيجه بروز آسيب هاي تربيتي به ويژه در دوره هاي تحصيلي است كه گاهي به دين گريزي كودكان و نوجوانان منجر مي شود. لذا از تمام كساني كه به تعليم حفظ قرآن كريم مبادرت مي ورزند خواهشمندم ضمن مطالعه اين مقاله، در مطالب گفته شده عميق تر و دقيق تر بيانديشند و نيز با نقد اين نوشتار، به پرورش و اثر بخشي آن كمك نمايند.

مقدمه

در آغاز بعثت پيامبر اكرم صلي ‌الله ‌عليه‌ و ‌آله‌ براي حفظ قرآن كريم از تحريف و نيز گسترش آن، راهي جز به خاطر سپردن آيات الهي وجود نداشت؛ ولي اکنون که چاپ و نشر به پيشرفتي باور نکردني دست يافته، چه ضرورتي براي حفظ قرآن كريم وجود دارد؟ در صورتي كه ضرورتي براي اين موضوع وجود داشته باشد، آيا امكان حفظ قرآن كريم توسط عموم افراد جامعه به ويژه عموم كودكان و نوجوانان كشور وجود دارد؟ با توجه به تفاوت آموزش عمومي قرآن با آموزش هاي تخصصي، چگونه مي توان به عمومي سازي حفظ قرآن مبادرت ورزيد؟ . هدف از اين نوشته، پرداختن به چنين سؤال هايي است كه در قالب تبيين اجمالي چيستي، چرايي و چگونگي » ( فلسفه وجودي) حفظ عمومي قرآن كريم تقديم مي شود.

الف : چيستي حفظ قرآن                                     

بيش از هر چيز بايد ديد هستي » و چيستي » چيست؟ هستي » موضوعي جدا از چيستي » است که در فلسفه به آن ماهيت » گفته مي شود. هستي » همان تصوري است كه ما از يک شي در ذهن خود داريم. مثل تصوري که از يک درخت داريم.

ولي چيستي » که در فلسفه به آن وجود » گفته مي شود. تصوري كه ما از يک موضوع داريم و در عين حال، آن موضوع را در پيش روي خود مي بينيم ( مانند لمس يک درخت )

همه ما درباره حفظ قرآن كريم كم و بيش نظرات نزديك به هم داريم. اما آيا چيستي ما هم درباره حفظ قرآن يكسان است؟ لذا براي درك چيستي حفظ قرآن، بايد اول آن را تعريف » كرد. بديهي است اين تعريف بايد جامع و مانع باشد تا از تفسير به رأي و بدفهمي در امان بماند. آنچه در زمينه تعريف حفظ قرآن در كتب و مقاله ها يافت شد، اجمالاً به شرح زير است : حفظ قرآن يعني ياد گرفتن و از بَـر کردن قرآن کريم » و حافظ قرآن يعني کسي که همه قرآن كريم و يا بخشي از آن را از بر باشد. »

همانطور كه مي بينيد اين تعريف، مي تواند از جهات مختلف داراي اشكال باشد. هم از منظر جامعيت و هم از نظر مانعيت. مثلاً مي توان پرسيد در اين تعريف آيا منظور حفظ، همراه با فهم قرآن است يا بدون درك و فهم؟ همچنين آيا عمل كردن به آيه، شرط حافظ بودن هست و يا خير؟ آيا اين تعريف با آنچه در كتاب و سنت وارد شده مطابقت دارد؟ در لايه هاي بعدي اين تعريف بايد مشخص شود كه در اين تعريف، مخاطب حفظ قرآن، مخاطب عام ( آموزش عمومي ) است و يا در اين تعريف تفكيكي بين حوزه عمومي و تخصصي صورت نگرفته است؟

حفظ عمومي  قرآن »

با توجه به اهميت حفظ قرآن كريم در سال هاي اخير و تأكيدات مقام معظم رهبري بر عمومي سازي حفظ قرآن و نيز با عنايت به محوريت تربيت ده ميليون حافظ قرآن » در اهداف آموزش عمومي قرآن ( مصوب شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور ) و نيز جدايي آموزش عمومي قرآن از آموزش هاي تخصصي در اين سند، ضرورت توجه بيش تر و عميق تر به اين موضوع را اثبات مي كند. لذا بهتر است در تعريف حفظ قرآن، به اين نكته نيز پرداخته شود.

حفظ عمومي ( يا اجمالي، يا مقدماتي و يا نسبي ) درجه اي از حفظ قرآن است كه در آن حافظ قرآن ضمن تسلط نسبي بر آيات و سوره هاي خاص، با مفهوم اجمالي برخي از آيات آشناست و از آن در فرايند تفكر و عمل بهره مي گيرد. به صورت خلاصه مي توان گفت :

حفظ عمومي قرآن = حفظ حروف + حفظ حدود »

حفظ حروف يعني حفظ الفاظ ( كلمات، عبارات و آيات قرآن كريم ) همراه با حفظ حدود يعني عمل به معاني، مفاهيم و معارف آن )؛ و حافظ قرآن كسي است كه با از بَر كردن الفاظ قرآن كريم و فهم و تدبر در آن ها، برنامه زندگي فردي و اجتماعي خود را تعيين كرده و با عمل به محفوظات، سعي در حفظ خود، از اشتباهات كوچك و بزرگ دارد.

تاريخچه حفظ قرآن

از آنجا كه حفظ قرآن كريم از اولين و مهمترين شيوه هاي تبليغ و تريج دين اسلام بوده است، لذا بيان تاريخچه اجمالي مفيد و بلكه لازم به نظر مي رسد. اهميت حفظ قرآن در صدر اسلام از آن جهت بوده كه اغلب مردم از مهارت خواندن و نوشتن محروم بودند. لذا حفظ قرآن مورد تأكيد بود. چرا كه يكي از ابزار صيانت از تحريف قرآن محسوب مي شد. روش و منش ( سنت ) پيامبر اكرم در صدر اسلام روش اِقراء » و اِسماع » بود.

الف) روش اِسماع قرآن »

اِسماع » در لغت به معناي شنواندن است و اين کار به همين معنا در قرآن به کار رفته است. (سوره روم، آيه 52) مراد از اِسماع قرآن، شنواندن آن به گوش مردم است که معمولاً در مکه و نسبت به مشرکان قريش، حاجيان و رهگذران صورت مي‏پذيرفت.

طبق شواهد تاريخي، در سال‏هاي ابتداي رسالت، رسول خدا (ص) در مسجد الحرام مي‏نشست و به تلاوت قرآن مي‏پرداخت و يا به نماز مي‏ايستاد و سوره‏هايي را قرائت مي‏کرد و به اين ترتيب آيات قرآن را به گوش رهگذران مي‏رساند. به عبارت ديگر، رسول خدا (ص) در قالب عبادات روزانه خود، رسالت تبليغي خويش را نيز دنبال مي‏کرد.

واضح است که در اين موارد، آيات قرآن بدون هيچ توضيحي به گوش مردم مي‏رسيد و اشکالي هم در کار رسول خدا (ص)که ابلاغ کلام وحي بود، به وجود نمي‏آورد. زيرا آيات و سوره‏هاي مکي بر محور عقايد از جمله مبدأ و معاد دور مي‏زد و به دليل تکرار مضامين آن در سوره‏ها، درک آن‏ها آسان بود. علاوه بر آن، مخاطبان اين آيات قوم عرب و آشنا به زبان قرآن بودند و براي فهم آن آيات و به ويژه اخطار و انذارهاي قرآن، مشکلي احساس نمي‏کردند.

ب) روش اِقراء قرآن »

پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله در مقابل مؤمنان، سياست اقراء قرآن » را پيش گرفت که به معناي تعليم همه جانبه قرآن » بود. ضرورت اين کار از آنجا بود که مؤمنان پس از وارد شدن به دايره مسلماني، نيازمند آموزش احکام ديني بودند. اما آيات قرآن غالباً فاقد جزئيات احکام و مقررات ديني بود. لذا رسول خدا صلي الله عليه و آله در کنار تعليم قرآن، گاه با توضيحات شفاهي و گاه به شکل عملي، مؤمنان را در جريان جزئيات احکام و شرايع قرار مي‏داد و به تدريج با تفسير بسياري از آيات قرآن آشنا مي‏کرد.

اعزام حافظان قرآن

همچنين حافظان قرآن، مبلغان اصلي دين مبين اسلام بودند كه ضمن تسلط بر حفظ الفاظ و معاني آيات و سوره ها، يا سنت نبوي و سيره علوي را از نزديك درك كرده و يا از طريق شاگردان و صحابه ايشان با تفسير و احكام و روايات آشنا شده بودند. ايشان نقش بزرگي در گسترش شريعت اسلام از طريق تعليم قرآن كريم داشتند و بسياري از ايشان در اين راه به شهادت رسيدند. تنها در يكي از جنگ ها، حدود 70 نفر از حافظان قرآن به شهادت رسيدند.

 ب : چرايي » حفظ قرآن کريم                              

كاركرد حفظ قرآن

آنچه گفته شد تنها دلايل توجه به موضوع حفظ قرآن نيست؛ بلكه مهم ترين و اصلي ترين محوري كه امروز  نياز به حفظ قرآن در جامعه را با اهميت جلوه مي دهد، اين است كه حافظ قرآن مي تواند از اين مهارت در زندگي فردي و اجتماعي خود بهره گرفته و در سبك زندگي اسلامي و ديني خود و به ويژه در ميادين سخت فرهنگي و اعتقادي به آن تمسك يابد. البته اگر حفظ الفاظ صرف نباشد. » و امروز مهم ترين كاركرد تربيت حافظان قرآن بايد همين معنا باشد.

پس، کلام الهي تنها براي جلوگيري از تحريف و نابودي به خاطر سپرده نمي‌شد تا با پيشرفت صنعت چاپ، حفظ قرآن بيهوده جلوه کند. بلكه انگيزه‌هاي گوناگوني براي حفظ قرآن كريم وجود داشته و دارد.

با عنايت به موضوع گسترش حفظ عمومي قرآن كريم بايد با توجه به نياز »، توان » و ذائقه » مخاطبان برنامه ريزي شود؛ و الا با توجه به دشواري هاي حفظ و تثبيت آن براي عموم مردم، گسترش اين مهارت، عقيم و بي نتيجه خواهد بود.

به عقيده نويسنده : گسترش حفظ قرآن كريم در سطح عمومي، عقيم خواهد بود، اگر در كنار سبك زندگي اسلامي و بر اساس نياز مخاطب ارائه نشود. » و اين مهم در عرصه و گستره عمومي حتماً نيازمند پيوست پژوهشي و برنامه ريزي درسي و آموزشي است.

برنامه ريزي درسي » بخش از برنامه ريزي آموزشي است كه طي آن اهداف، محتواي آموزشي، روش تدريس و ارزش يابي مشخص مي شود. برنامه ريزي درسي فرايندي است كه از نيازسنجي شروع و به ارزش يابي پيشرفت تحصيلي كه نقطه اطمينان بخش يادگيري است ختم مي شود.

تعيين اهداف آموزش حفظ كه بر اساس نياز سنجي انجام مي گيرد، اولين گام در برنامه ريزي است. نيازسنجي فرايندي است كه وضعيت موجود را با توجه به شاخصه هاي وضعيت مطلوب مورد بررسي قرار داده و ضرورت هاي تربيتي آن را مشخص مي كند. اين نيازها بر اساس مطالعه و شناخت مخاطب، نظرات علمي و ديدگاه هاي كارشناسان و شرايط موجود تعيين مي شود و بر اساس آن اهداف قصد شده يك برنامه تعيين مي گردد.

اكنون بايد ديد براي تعيين اهداف قصد شده براي برنامه حفظ قرآن كريم در دوره عمومي از كدام شيوه براي نياز سنجي استفاده شده و بر اين اساس چه اهدافي مشخص شده است؟ اما قبل از مشخص كردن اهداف، بايد به ضرورت و امكان كه دو شرط لازم براي هدف گذاري هستند، توجه دقيق شود.

ضرورت حفظ قرآن

در ضرورت و چرايي حفظ قرآن كريم چندان اختلاف نظري وجود ندارد. بحث بيشتر بر سر امكان حفظ » است. علاوه بر آنچه درباره ضرورت حفظ قرآن كريم اشاره شد، خوب است ابتدا ببينيم قرآن كريم و روايات شريف در زمينه حفظ قرآن كريم چه ديدگاهي دارند و به اين موضوع، چگونه نگريسته شده است؟

در قرآن كريم

شايد تنها آيه اي كه به صراحت به موضوع حفظ قرآن اشاره كرده همين آيه باشد :

بَل هُـوَ آياتٌ بَيِّـناتٌ فِي صُدورِ الَّـذيـنَ اوتُوا الـعِلـمَ

بلکه اين قرآن، آيات روشني است، در سينه هاي کساني که به آنها علم [الهي] داده شده است

وَ مايَجـحَـدُ بِآياتِـنا اِلَّا الـظَّالِـمونَ

و هرگز آيات ما را جز ستمکاران انکار نمي کنند.

سوره عنكبوت، آيه 49

البته در تفاسير شيعه از جمله تفسير البرهان مصداق بارز صاحبان علم که قرآن بر سينه هاي آنان جاي گرفته را ائمه معصومين عليهم السلام » که جانشينان بر حق پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله هستند، معرفي مي‌کند. علامه طبرسي در جوامع الجامع علاوه بر پيامبر و ائمه، دانشمنداني که قرآن را حفظ و در سينه هاي خود جاي داده‌اند و معناي آن را در سينه هاي خود جا داده اند مصداق اين آيه مي داند. در اين آيه معيّت و همراهي آيات قرآن با علوم الهي در سينه هاي صاحبان خرد، نكته ظريف و مهمي است.

برخي روايات شريف

در بخش روايات شريف، در باب حفظ قرآن كريم مطالب فراواني را مي توان ذكر كرد كه به بيان يك مورد بسنده مي شود. پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله مي فرمايد:

اِنَّ الّـذي لَيـسَ في جَوفِـه شَيءٌ مِـنَ الـقُـرآنِ، کَالـبَيـتِ الـخَـراب »

همانا کسي که اندرونش چيزي ازقرآن نيست، همانند خانه‌اي ويران است.

خانه دل آدمي بدون وجود نور قرآن، بي فروغ و ظلماني است. اين نور قرآن است  که در مسير دشواري‌هاي دنيا مي تواند چراغ راه باشد. و البته حفظ قرآن زمينه‌اي را مهيا مي کند تا نور قرآن به مرور وارد قلب انسان شود.

در كلام رهبر معظم انقلاب

آنچه كه از بيانات حكيمانه مقام معظم رهبري در ديدار جامعه قرآني کشور با معظم‌له در 1390 درباره تربيت ده ميليون حافظ قرآن مطرح مي شود را يك بار ديگر با دقت بخوانيم : يكي از چيزهايي که مي تواند تدبر در قرآن را به ما ارزاني بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن کم داريم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل بايد يک ميليون نفر حافظ قرآن باشند - حالا يک ميليون که عدد کمي است نسبت به اين جمعيتي که ما داريم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه يک مقدماتي فراهم کرده‌اند، کارهائي را مشغول شده‌اند و دارند برنامه‌هائي را فراهم مي‌کنند براي اينکه ان‌شاءاللَّه حفظ راه بيفتد، ما هم اميدمان بيشتر شده و به جاي يک ميليون، مي گوئيم ان‌شاءاللَّه ما بايد ده ميليون نفر حافظ قرآن داشته باشيم. » 5/5/1390

همان طور كه ملاحظه مي شود ايشان موضوع حفظ قرآن را مقدمه تدبر » معرفي مي كنند. لذا بايد با همين نگاه حكيمانه به حوزه تربيت و يادگيري حفظ قرآن ورود پيدا كرد. چرا كه غير از اين باشد، حفظ قرآن از ابزار هدايت به هدف تبديل شده و محوريت تدبر و هدايت بودن قرآن به فراموشي سپرده خواهد شد. و اين يعني استحاله فرهنگي

امكان حفظ قرآن

با توجه به ضرورت تربيت و رشد و تعالي انسان از مرحله بودن ( بالقوه ) تا شدن ( بالفعل ) در منابع اسلامي به ويژه قرآن و حديث، نمي توان تصور كرد كه قرائت يا حفظ قرآن بدون درك معنا و تفكر در مفهوم آن و بدون تلاش و مجاهدت در عمل و تنها با خواندن مكرر الفاظ، چندان توفيق چشمگير و اثربخشي حاصل گردد.

از اين رو براي ممكن ساختن حفظ قرآن بايد مخاطب يا مخاطبان را خوب شناخت. شناخت كمي و كيفي ايشان و گستره فعاليت و توجه به امكانات و توانايي ها در انتخاب اين كه چه آياتي را بايد به چه مخاطبي آموزش داد؟ » كمك شاياني مي كند.

اين كه بگوييم 14 ميليون دانش آموز ( از 7 ساله تا ساله ) در طول يمسال تحصيلي حافظ جزء 30 قرآن بشوند قطعاً امري ناممكن است زيرا كه نه ضرورت آن و نه امكان آن معلوم است و نه بر اساس شرايط و ضوابط اينكار عقلاني و منطقي است.

چند تذكر مهم

  1. با توجه به ضرورت تربيت و رشد و تعالي انسان از مرحله بودن ( بالقوه ) تا شدن ( بالفعل ) در منابع اسلامي به ويژه قرآن و حديث، نمي توان تصور كرد كه قرائت يا حفظ از فهميدن و حتي عمل مستقل و تهي باشد. لذا در هيچ آيه و روايتي، قرائت و حفظ قرآن كريم، بدون درك معنا و توجه به فهم و انديشه، ملاك و اعتبار چنداني ندارد.

در زمينه جدايي ناپذيري خواندن يا حفظ الفاظ قرآن، از درك معناي اوليه و نيز نهي مكرر از خواندن طوطي وار و بدون فهم و تدبر در قرآن، آيات و روايات فراوان است.

  1. امكان حفظ قرآن در سنين كودكي، نبايد منجر به سوء استفاده از اين استعدادها به نفع اهداف خاص شود. محروم كردن دانش آموزان به ويژه در دوره ابتدايي به مدت يك تا سه سال از ادامه تحصيل و حفظ فشرده قرآن، از مصاديق روشن اين نوع موارد است. ( اين نوع برنامه ريزي ها جنبه عمومي ندارد. )
  2. مقايسه كلاس هاي مدرسه با جلسات قرآن از جهات متعددي تفاوت دارد؛ لذا مقايسه مدارس با جلسات خاص قرآن، قياسي مع الفارق است.
  3. حفظ و يا قرائت ترجمه آيات به جاي متن آيات و به تنهايي، توصيه نمي شود. ترجمه بايد در كنار متن مطرح شود تا فرصت مقايسه و بررسي درجه صحت و سقم آن مشخص گردد.

ج : چگونگي » حفظ قرآن کريم                                

با توجه به آنچه كه در زمينه چيستي و چرايي حفظ عمومي قرآن كريم گفته شد، اكنون مي توان به برنامه ريزي آموزشي و درسي حفظ قرآن اقدام كرد و به تدوين و تبيين چگونگي حفظ عمومي قرآن كريم در مدارس پرداخت.

انواع روش حفظ قرآن

پيش از هر چيز بايد ديد چه قالب هايي براي حفظ قرآن وجود دارد؟ و كداميك براي عموم مناسب تر هستند؟ براي همين منظور به اين تقسيم بندي ها توجه كنيد :

الف- روش هاي حفظ كمّي :

در اين نوع از حفظ، ملاك تعداد صفحات و آيات است. هرچه بيشتر؛ بهتر و مقبول تر. اين نوع از حفظ قرآن كه به آن حفظ ترتيبي » گفته مي شود، حداقل به سه شكل انجام مي شود :

  • از اول جزء ( مانند حفظ جزء 30 )
  • از اول قرآن كريم ( از سوره حمد و بقره تا ناس )
  • از اول سوره ( مانند حفظ سوره ياسين )

تذكر مهم : همانطور كه ملاحظه مي شود حفظ ترتيبي به دليل حجم بيشتر آيات و صفحات و سوره ها براي عموم چندان مناسب نيست. بلكه اين روش براي معدود افرادي كه زمينه ( استعداد و انگيزه ) حفظ قرآن كريم را دارا هستند، توصيه مي شود.

ب- روش هاي حفظ كيفي

حفظ كيفي، حفظي است كه در آن علاوه بر حفظ الفاظ، بر ساير عناصر و مؤلفه ها نيز توجه دارد. مانند معنا، تدبر، تمسك، عمل، راهنمايي و . كه در نهايت به انس مادام العمر فرد با قرآن كريم » به عنوان كتاب هدايت مي شود. حفظ كيفي را مي توان به بخش هاي موضوعي، تخصصي و عمومي تقسيم كرد كه هريك مي توانند زمينه ساز ماتب بعدي نيز باشند.

  1. حفظ موضوعي

در اين جا حفظ قرآن كريم را از ساده ترين مرحله آغاز مي كنيم :

  • واژه : گاهي حفظ يك واژه قرآني براي يك كودك از حفظ يك سوره جذاب تر و مناسب تر است. واژگان مشترك زبان فارسي و قرآن را در متن آيات بيابيد و حفظ قرآن را با حفظ واژگان قرآني شروع كنيد. مانند : نور، كتاب، قلم و .
  • تركيب : گاهي حفظ يك تركيب قرآني براي يك كودك جذاب است. تركيب هاي ساده و پركاربرد را در متن آيات بيابيد و دانش آموزان سؤال كنيد. مانند : نعمت الله، الحمد لله . و
  • پيام قرآني : يك جمله قرآني پر معنا و هدايت گر مانند : و بالالدين احسانا » و با و قولوا للناس حسنا » در قرآن بيش از 3500 هزار پيام قرآني با مضامين تربيتي وجود دارد كه بيش از 500 پيام قرآني آن براي دانش آموزان دوره ابتدايي مناسب است.
  • قطعه : يا فراز قرآني كه داراي موضوعاتي چون : نماز، روزه، مباهله، وحدت، ولايت، آيه الكرسي و . در قرآن بيش از 120 قطعه مناسب وجود دارد كه يك سوم آن براي دانش آموزان دوره ابتدايي مناسب است.
  • تمثيل و داستان : در قران كريم بيش از 260 قصه قرآني آمده كه تعداد قابل توجهي از آن ها براي كودكان مناسب است. مي توان حفظ برخي از اين آيات را همراه با قصه مد نظر قرار داد.
  • نيايش ها : در قرآن كريم حدود 110 ربنا آمده كه حدود نيمي از آن ها در حوزه آموزش عمومي قران و حدود يك سوم ربناها براي دوره دبستان هم مناسب هستند.
  • آيه : گاهي برخي از آيات به دلايل مختلف بايد حفظ شود مانند آيات 88-87 سوره انبياء كه در نماز غفيله خوانده مي شود.
  • سوره : گاهي سوره اي با محوريتي خاص مورد نظر حافظ قرآن است. مانند سوره فيل براي داستان ابرهه
  • تدبري : آيه اي را حفظ مي كنيم و درباره آن در قرآن جستجو مي كنيم تا ببينيم مراد حقيقي خداوند از نزول اين آيه چه بوده است. ( مانند : اين سه آيه كه مكمل هم هستند و با تدبر به دست مي آيند : اقم الصلاه لذكري » الا بذكر الله تطمئن القلوب » يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك . » ) البته روش تدبر، مراتب و هر مرتبه مراحلي دارد.
  1. حفظ تخصصي ( قرآن محور )

بين حفظ تخصصي و حفظ ترتيبي شباهت هايي وجود دارد اما رويكرد، هدفگذاري و چگونگي اين دو تفاوت هايي دارد. اين نوع حفظ هم به اشكال مختلفي وجود دارد :

  • حفظ كامل با معنا : همان حفظ ترتيبي است البته همراه با درك معناي عبارات و آيات قرآن
  • حفظ تركيبي : حفظ قرآن كريم همراه با يادگيري و رعايت يكي از فنون علم قرائت مانند تجويد، مفاهيم، تدبر
  • حفظ جامع : حفظ قرآن با رعايت همه جوانب جامعيت قرآن مانند صحت قرائت،تجويد، معنا، تدبر، تفسير و . )
  1. حفظ عمومي ( مخاطب محور )

حفظ عمومي را بايد عجين با حفظ اجمالي ( نسبي / مقدماتي ) دانست چرا كه عمومي سازي يك موضوع يادگيري، نيازمند ساده سازي، كاهش كميت و معنادار بودن آن است. به همين دليل براي عموم بايد از حفظ جمله » ( به جاي حفظ سوره و آيه ) يادكرد. البته جملات كوتاه و پرمعنا و تربيتي و متناسب با نياز، توان و ذائقه » اين نوع برنامه ريزي است كه مي تواند به عنوان زيربناي » ساير گونه هاي روش حفظ قرآن قرار گيرد. حفظ جملات تربيتي و كاربردي قرآن، نيازمند برنامه ريزي دراز مدت » است. و حتي در حوزه حفظ عمومي بايد به سلايق و علائق مخاطبات در انتخاب موضوعات و آيات حق انتخاب » داده شود. در ارزش يابي نيز، حفظ به صورت اجمالي و مقدماتي  ( نسبي ) » مد نظر و عمل قرار گيرد. همچنين حفظ عمومي قرآن با رويكرد جامع » يعني توجه به همه ابعاد آموزشي و تربيتي مد نظر قرار گيرد.

نتيجه بحث :                                                        

چنانکه گفته شد در صدر اسلام آيات قرآن كريم به صورت پراکنده و بر پوست و استخوان‌هاي شانه و دنده‌هاي جانوران، چوب‌هاي درخت خرما، سنگ‌هاي سفيد، کاغذ و پارچه ثبت مي‌شد و احتمال نابودي يا تحريف کلام الهي همواره وجود داشت. در اين موقعيت، پيامبر اسلام صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلّم مسلمانان را به حفظ قرآن سفارش کرد و حتي گروهي را برگزيد تا بدين کار پردازند.

اما كاركرد حفظ قرآن رفته رفته در جامعه گسترش پيدا كرد. مهمترين و اصلي ترين كاركرد حفظ قرآن، بهرمندي از هدايت و راهنمايي قرآن است كه در حوزه هاي متعدد فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و . به ويژه تربيتي و اخلاقي و اعتقادي مؤثر و مفيد است.

در دوران معاصر هدف از حفظ قرآن، اغلب جنبه هاي تبليغي و ترويجي و نخبه گرايانه و تخصصي » دارد تا تربيتي و عمومي. امروز نيز بايد آن كاركرد تربيتي به عنوان محور گسترش فرهنگ حفظ قرآن كريم جايگزين حفظ تخصصي براي عمومي مردم قرار گيرد. براي اين كار پيشنهاد حفظ اجمالي جملات تربيتي قرآن » توصيه مي شود.

شيوه پيشنهادي

با توجه به آنچه گفته شد پيشنهاد نويسنده اين مطلب راه تحقق تربيت عمومي حافظ قرآن را در نگاه جديد نسبت به حفظ عمومي قرآن كريم دانسته و پيشنهاد مي كند، از حفظ قرآن به عنوان روشي براي انس بيشتر با قرآن » و نيز تقويت روانخواني قرآن كريم » استفاده شود. البته طرح اين پيشنهاد براي شرايط فعلي جامعه است. قطعاً در صورت موفقيت، امكان از اتقاء و رشد تكاملي آن وجود دارد.

  حفظ اجمالي جملات تربيتي قرآن كريم »  

قرآن كريم 6236 آيه و حدود 78 هزار كلمه و 320 هزار حرف دارد. اين اطلاعات چندان سودمندي براي عموم مردم ندارد. اما اينكه قرآن كريم داراي 25 هزار جمله است، مي تواند جاي توجه و تأمل بسيار باشد؛ چرا كه مراد خداوند از نزول قرآن كريم را بايد در داخل جمله جست و جو كرد. تا در آيه و سوره. لذا اگر آيات را به جملات تقطيع كنيم آن وقت مي توان جملات كوتاه و ساده و قابل فهم را همراه با معنا و تدبر اوليه به راحتي حفظ و به آن عمل كرد. به همين دليل به نظر مي رسد اگر قرار است براي عموم مردم برنامه حفظ قرآن طراحي، توليد و اجرا شود، بايد ويژگي هاي زير در نظر گرفته شود :

1- حفظ جمله » ( به جاي حفظ سوره و آيه ) مد نظر برنامه ريزان قرار گيرد. ( بيش از 3000 هزار جمله و عبارت تربيتي و موضوعي در قرآن كريم وجود دارد كه مي تواند حوزه عمومي قرآن را در مراحل اوليه پوشش دهد. )

2- به حفظ قرآن به عنوان يك ابزار » ( و نه هدف ) براي هدايت و راهنمايي و تربيت مخاطبان نگريسته شود. چرا كه قرآن، كتاب حكمت و هدايت است و حفظ آن نيز بايد حكيمانه و هدايتگر باشد.

3- حفظ عمومي قرآن نيازمند آموزش است و با تبليغ و ترويج و نخبه گزيني محقق نمي شود.

4- حفظ عمومي قرآن به عنوان زيربناي » ساير گونه هاي روش حفظ قرآن در نظر گرفته شود. ( الفباي حفظ قرآن )

5- حفظ جملات تربيتي و كاربردي قرآن به صورت دراز مدت و ميان مدت » برنامه ريزي و اجرا شود.

6- حفظ عمومي قرآن بايد كاملاً با نياز، توان و ذائقه » مخاطب تناسب داشته باشد. اين كار نيازمند برنامه ريزي يسيار دقيق و كارشناسانه است.

7- به مخاطبان در انتخاب موضوعات و آيات حق انتخاب » داده شده و در توليد محتوا سلايق و آزادي انتخاب مد نظر قرار گيرد.

8- در ارزش يابي، حفظ به صورت اجمالي و مقدماتي  ( نسبي ) » مد نظر و عمل قرار گيرد.

9- حفظ عمومي قرآن با رويكرد جامع » همه ابعاد آموزشي و تربيتي را مد نظر قرار دهد.

10- مدت آموزش حفظ عمومي نبايد طولاني، خسته كننده و محتواي سنگين و پرحجم باشد؛ در نتيجه بايد سطح بندي شده و به دوره هاي كوتاه مدت تبديل شود.

11- از آموزگاران و مربيان مدارس براي آموزش حفظ عمومي قرآن استفاده شود. زيرا تجربه نشان مي دهد در صورت حفظ اجمالي جملات تربيتي قرآن كريم، اعم اغلب معلماني كه خود حافظ قرآن نيستند، هم توان اجراي طرح را دارند و هم خودشان همراه با شارگردان به حفظ قرآن تشويق مي شوند. ( البته نياز به كارگاه هاي آموزشي در حدود 40 ساعت دارند. )

12- در مدارس از بخش هايي از كتاب هاي درسي دانش آموزان كه براي حفظ عمومي قرآن مناسب است براي حفظ عمومي قرآن استفاده شود.

تذكر مهم : پرداختن به حفظ قرآن كريم به عنوان يك فعاليت مستقل ( مانند طرح ملي حفظ جزء 30 ) براي دانش آموزان يك فعاليت فوق برنامه » است. ( و نه رسمي ) لذا اختصاص ساعت درسي به حفظ قرآن خلاف مصوبات قانوني است. 

***

ا

حال تعليم قرآن كريم در وزارت آموزش وپرورش خوب نيست.

وقتي درباره آموزش و پرورش صحبت مي‌کنيم بايد بدانيم كه وسعت اين وزارت به مساحت کشور ايران يعني يك ميليون و650 هزار کيلومتر مربع است. ( هفدهمين کشور پهناور دنيا )

در اول مهر سال تحصيلي 99-1398 حدود 14/5 ميليون دانش‌آموز، در 108 هزار مدرسه مشغول به تحصيل شدند، که از اين آمار، بيش از 63 هزار مدرسه مربوط به اول تا ششم ابتدايي است. يعني بيش از10 درصد از جمعيت كل كشور. اين آمار دانش آموزي به 15/5 ميليون در سال 1401 خواهد رسيد. وظيفه تربيت اين تعداد از دانش آموزان برعهده 575 هزار معلمي است که370 هزار نفر آنها دوره ابتدايي تدريس مي کنند.

در زمينه ارزيابي وضعيت فعلي يادگيري قرآن :

اولاً - بايد نگاهي به وضعيت کل دروس و سيستم آموزشي داشته باشيم. چرا كه موفقيت يا عدم موفقيت در يك درس تا حدود زيادي تابع سيستم آموزشي بعلاوه وضعيت ساير دروس است. يقيناً افت تحصيلي کلي نظام تعليم و تربيت بر آموزش قرآن نيز اثر گذار خواهد بود.

ثانياً - کتاب درسي بخش جزئي از يک برنامه درسی و نیز برنامه آموزشي است. اينکه ضعف يادگيري قرآن در مدارس را به دليل ضعف کتاب‌هاي درسي بدانيم، قطعاً يک برداشت غلط و نيز بي توجهي به وضعيت اجراست و يا مغالطه و سرپوش گذاشتن بر تخلفات و اشتباهات از سوي عده اي. ضمن اين كه اثبات چنين ادعايي نياز به پژوهش هاي علمي معتبر دارد.

به هر حال کتاب‌هاي درسي در صورت تغيير و در بهترين شرايط هم، تنها بین ۲۰ تا ۳۰ درصد تفاوت خواهند داشت. زيرا بر اساس اسناد تحولي و راهنماي درسي مصوب، در آن کتابها هم قواعد، پيام قرآني، سوره‌ها تفاوت چنداني با وضعيت فعلي نخواهد داشت. 

مهم شيوه اجراست. وقتي معلمي آموزش کافي نديده، حرفه‌اي نشده و روي او سرمايه‌گذاري نشده است و از همه مهمتر، معلمي که دغدغه معيشت دارد، نمي‌تواند در حوزه تربيت و آموزش از اثربخشي لازم برخوردار باشد.

حدود 80 هزار آموزگاري که در هر پايه تحصيلي در مدارس كشور تدريس مشغول هستند، از امکانات اوليه تدريس محروم هستند. بعلاوه ساير عوامل مؤثر در برنامه درسي و آموزشي قرآن نيز مورد غفلت قرار گرفته اند. مانند اين كه مدير مدرسه كه مسئوليت نظارت و پشتيباني از برنامه درسي قرآن را بر عهده دارد، توجيه نشده و خانواده‌ها هم تکليف خود را با برنامه درسي فرزندانشان نمي دانند.

اما بيان اين نكات درباره تعليم قرآن در مدارس و به ويژه در دوره ابتدايي بسيار سخت و بلكه تأسف آور است :

1- سال هاي زيادي است كه براي 370 هزار آموزگاري كه در دوره ابتدايي سه زنگ در هفته تدريس قرآن دارند، آموزشي برگزار نشده است. يعني بيش از 90 جلسه در سال براي هر دانش آموز؛ اما بدون امكانات اوليه از قبيل لوحه آموزشي، لوحه روخواني ( نگاره هاي خواندن )، كتاب راهنماي تدريس و .

2- به نام  آموزش عمومي قرآن » از طريق شوراي عالي انقلاب فرهنگي صدها ميليارد تومان اعتبار به آموزش و پرورش تخصيص مي يابد. اما حتي ريالی آن هم در جهت ارتقاء توانايي معلمان و تجهيز مدارس به امكانات اوليه هزينه نمي شود.

3- حوزه ستادي وزارت آموزش وپرورش مأموريت ذاتي خود را فراموش كرده است. به جاي آموزش عمومي قرآن (به همه دانش آموزان) از طريق نخبه گزيني و با تبليغ و هياهو به دنبال مشروعيت اقدامات انجام شده است.

4- قرار بود مركز توسعه آموزش عمومي قرآن تشكيل شود، اما فقط اعتبارات آن براي اهداف خاص مصادره شد. از اين رو تأسيس شوراي توسعه آموزش عمومي قرآن كشور، جز ضررهاي جبران ناپذير به آموزش قرآن، ثمره اي براي وزارت آموزش و پرورش نداشته است.

5- يادمان نرود كه بيش از 90 درصد از دانش آموزان كشور در طول عمر خود فقط در مدرسه فرصت يادگيري قرآن را پيدا مي كنند. به همين دليل اين فرصت طلايي و بي بديل را به بحران ملي » تبديل نكنيم.

6- وقتي به نام سند تحول بنيادين، تنها، حوزه يادگيري قرآن كريم ( بر خلاف سند برنامه درسي ملي ) منحل مي شود؛ آينده اجراي اسناد تحولي در هاله اي از ابهام و شك فرو مي رود.

7- اتفاقات ناگواري كه در سال گذشته و امسال رخ مي دهد، ( مانند مصادره ساعات درسي قرآن به نفع فعاليت هاي فوق برنامه غيرمصوب و غيرقانوني ) که در 40 سال گذشته بي سابقه بوده است.

8- براي طرح اجباري حفظ جزء ۳۰ كه نه مصوبه دارد و نه مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته و نه سازمان پژوهش آن را دیده و تایید کرده، 100 در 100 مدارس کشور درگير مي شود؛ اما ادعا مي شود هدف طرح 10 درصد از دانش آموزان است (!!!) و نيز براي چنين طرحي، ساعات رسمي هفتگي كه براي آن محتوای آموزشی، كتاب درسي و بسته يادگيري توليد شده، مصادره مي شود. (!!!) و معلماني كه خودشان حافظ قرآن نيستند را وادار مي كنند تا حافظ قرآن تربيت كنند (!!!) و .

9- مراجع ذي صلاح مانند سازمان بازرسي كل كشور، شوراي عالي آموزش وپرورش، شوراي عالي انقلاب فرهنگي، شوراي توسعه فرهنگ قرآني كشور كاملاً در جريان تخلفات هستند؛ اما سكوت را بر جلوگيري از هرج ومرج ترجيح مي دهند.

10- براي بسياري از ايشان مهم نيست كه ۱۳ سال ديگر چه رخ خواهد داد؛ همان طور كه فرمايش ۱۳ سال پیش مقام معظم رهبري در 12 ارديبهشت 1385 كه فرمودند : قرآن حقيقاً در آموزش وپرورش مهجور است. انتظار اين بود كار كارستاني بشود. » فراموش شد و نيز با اجباري كردن طرح به اصطلاح ملي حفظ جزء 30 سياست هاي ابلاغي مقام معظم رهبري به كلي به فراموشي سپرده شد.

۱۱- بررسي‌هاي درون سازماني و برون سازماني حکايت از اين دارد که دانش آموزان در ساعات درسي قرآن مدارس در زمينه يادگيري مشكل خاصي ندارند و روند تغييرات محتواهاي آموزشي در سال هاي اخير رو به رشد و مورد قبول بوده است. و به تعبير ديگر وضعيت يادگيري قرآن نسبت به قبل بهتر شده است. دانش آموزان در زمينه انس مستمر با قرآن دچار مشكل هستند كه آن هم به مدد بخش های اجرایی از جمله معاونت آموزشی و معاونت پرورشي كه متولي اجرای برنامه درسی و ترويج برنامه درسی آموزش قرآن را بر عهده دارند، بايد محقق شود. متأسفانه برخی از اين معاونت ها بر خلاف ماموریت ذاتی خود به جای کمک به کیفیت بخشی برنامه درسی، پیوسته به اجراي طرح هاي غيركارشناسي و غیرقانونی در ساعات رسمي اشتغال دارند. .

۱۲- بيان اين نكته ضروري است كه دانش‌آموزان در دوره ابتدايي ( شش سال اول ابتدايي ) مباحث‌ دانشي و روشي و تربيتي ( مانند حجاب، قرآن، نماز ) را به خوبي فرا مي گيرند. اين موفقيت مرهون سياست و قانون تک معلمي» است. اما متاسفانه در دوره دبيرستان (شش سال دوم) به دليل تعدد دروس و حجم زياد کتاب‌ها، تخصصي شدن موضوعات درسي و ازهمه مهمتر فشار كنكور از سوي مدرسه، خانواده و جامعه، از حيث تربيتي به شدت آسيب مي بيند. حتي اغلب، دبير محترم يك درس به دليل اينكه بايد چند کلاس را اداره کند، تنها به کار آموزشي بپردازد و از تربيت دانش آموزان غافل مي شود؛ تا جايي كه نام اغلب دانش آموزان را هم فراموش مي كند.

به بيان ديگر در شش سال دوم، نتيجه تلاش شش ساله اول، به تدريج در اثر استحاله از دست مي رود. بارها هشدار داده شد كه مسئولان نظام آموزشي مراقب باشند رويكرد چند معلمي در دوره ابتدايي پديده اي غلط، غيرقانوني و مخرب است. چند سالي است كه در کلاس هاي پنجم و ششم شاهد چنين بي احتياطي هاي خطرناکی هستيم. البته اين شیوه، به علت تخصصي شدن دروس، كار معلم ابتدایی را در حوزه تدریس محتوای آموزشی ( مانند دبير ) راحت‌تر مي کند. به همين دليل آموزگاران از آن استقبال مي كنند. اما در حوزه تربيت ديني و اسلامي، اين نوع از آموزش، ترويج فرهنگ سکولاريسم است. متاسفانه به جاي آنكه در دوره متوسطه اطلاحي صورت پذيرد؛ اين آسیب در دوره ابتدايي هم ساري وجاري شده است. اين يك خطاي استراتژيک است.

راهكارهاي پيشنهادي

1- براي برطرف کردن اين نوع مشکلات و براي تحقق اهداف قصد شده، بايد به سمت تربيت معلمان حرفه‌اي» برويم. معلم حرفه‌اي معلمي است که ساير معلمان از انجام کار او عاجز هستند. تدريس قرآن به هر معلمي که ساعت خالي داشته باشد داده مي شود. تقليل ساعت کاري يکي از آسيب هاي جدي دوره ابتدايي است. در حاليکه در سالهاي اخير خيلي از معلم‌ها یا بازنشست شده و یا در شرف بازنشستگي هستند، ساعت درسي قرآن معمولاً بر خلاف مصوبه 677 و 831 شوراي عالي آموزش وپرورش به معلمان غيرمرتبط سپرده مي‌شود و نظارت مستمري هم وجود ندارد.

2- بايد آموزش عمومي قرآن» را از آموزش تخصصي» جدا كرد. البته اين کار در قانون (اهداف آموزش عمومي قرآن) انجام شده است. اما در اجرا همان رويه آموزش هاي تخصصي دنبال مي شود.

3- اسناد متعدد قرآني در دل خود و نيز نسبت به ساير اسناد دچار مغايرت هاي اساسي و متعدد است. بايد اين موارد مورد بازبيني، كارشناسي و تصويب مجدد قرار گيرد.

به عنوان مثال : اهداف آموزش عمومی قرآن با طرح ملي حفظ قرآن کاملاً در تضاد و تناقض است. هم چنین سند راهبردي آموزش عمومي قرآن کشور با سياست هاي ابلاغي مقام معظم رهبري و سند تحول بنيادين در تناقض آشكار است.

4- وزارت آموزش و پرورش بايد به ريل مأموريت ذاتي خود يعني  آموزش عمومي قرآن کریم » ( به جاي فعاليت هاي تبليغي و ترويجي و نخبه گزيني) باز گردد و وظيفه تبليغ و ترويج كه مأموريت اصلي نهادهاي ديگری مانند سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبليغات و سا مان اوقاف و امور خیریه است را عهده دار نشود.

ذکر این نکته لازم است که تبلیغ و ترویج در نظام آموزشی، موضوعیت ندارد؛ بلکه طریقیت دارد. یعنی باید در خدمت کیفیت بخشی تربیت و یادگیری باشد ( و نه مخالف برنامه رسمی )


         كوچه شهيد .  »       

خبري تلخ اما تأمل برانگيز بود. نام شهيدان را از معابر شهر حذف مي كنند. اين نشان از قدرت شهيدان و ترس و زبوني  دشمنان دارد و همينطور از كم توجهي ما و مديران ما كه در سكوت، فقط نظاره گر هستند.

بر سر هر كوچه، مي بينم شهيدي ايستاده

با لباس جبهه، اما چهره اي خندان و ساده

با حضورش، روشني را بر محله، هديه داده

عده اي نامحرم، اما در پي سو استفاده

ما ولي خوابيم و زين پرسش چرا جان ها پياده :

كاز سر كوچه، چرا نام شهيدان اوفتاده ؟!!!

نيمه شب ها رهن را بر سرِ هر كوي و جاده

مست و سرخوش زين خيانت، از گناه و جام باده

در سر، اما در پي تخريب دين و خانواده

عده اي هم بي تفكر، بي وطن، هم بي اراده

با وجود آنكه حتي ذره اي مالي نداده

مي زند لاف از وطن، اما چه سود از اين افاده ؟!

در مقابل لشگري با تيغ هاي آبداده

قصد آن دارد كند حقّ شهيدان را اعاده

مي دهد با شعر كوچه، نامه اي را سرگشاده

پور حيدر، جان به كف، بيش از گذشته، فوق العاده

بر سر اين انقلاب و اين وطن، سرها نهاده

تا كه خواب از چشم دشمن، تا هميشه وا سِتاده

شهر ما تا آنكه گردد لايق دار العباده

بر سر هر كوچه مي بينم شهيدي ايستاده

سروده : رضا نباتي

مهرماه 1398


                  سه گام طلايي  »               

                         ( 55 نكته براي موفقيت آموزگاران، در تدريس قرآن                

مقدمه

اغلب آموزگاران دوست دارند بدانند چگونه مي توانند تدريس قرآن موفقي داشته باشند. اگر شما هم احساس مي‌کنيد در تعليم قرآن كريم به دانش آموزان مشکل داريد، ممکن است دانستن اين سه گام طلايي براي‌تان مفيد باشد. يقيناً با تکيه بر اين روش‌ها، بسيار آسان‌تر از گذشته مي‌توانيد از عهده‌ آموزش قرآن به دانش آموزان برآييد و نيز از تدريس قرآن لذت ببريد.

شما اگر آموزگار خوبي نباشيد، نمي‌توانيد همه‌ دانش آموزان كلاس تان را به اهداف قصد شده برنامه درسي قرآن رهنمون شويد. اين كه چگونه مي‌توانيد مطمئن شويد كه همه‌ دانش آموزان موفق و علاقمند به يادگيري قرآن شده اند، موضوع اين مقاله است. لذا مطالعه‌ اين مقاله را از دست ندهيد.

سه گام طلايي و 55 نكته براي موفقيت آموزگاران در تدريس قرآن :

                                              گام اول : نقطه عزيمت                                    

فَـاِذا عَـزَمـتَ فَـتَـوَکَّل عَـلَی اللهِ »

هنگامی که تصميم گرفتی بر خدا توکل کن.  (  سوره آل عمران 159  )

قبل از تدريس قرآن، به اين 20 نكته توجه كامل داشته باشيد :

1- تربيت وظيفه خود دانش آموز » است، نه شما

پس معلم، فراهم كننده موقعيت مناسب يادگيري براي دانش آموزان است.

2- اصل برنامه درسي » است؛ نه كتاب درسي

كتاب درسي يكي از ابزارهاي تربيت، آموزش و يادگيري است، نه تنها ابزار. لذا بيش از همه، در جست و جوي برنامه درسي باشيد.

 3- چيستي و چرايي » برنامه درسي مقدم بر  چگونگي تدريس » آن

 اين كه چرا » دانش آموزان بايد اين درس را فراگيرند و منظور اين درس از آوردن اين مطالب   چيست؟ » سوال هاي مهمي است كه به فلسفه وجودي » آن درس اشاره دارد. پاسخ اين سوال ها در برنامه درسي آن حوزه يادگيري مشخص مي شود.

4- لذت يادگيري قرآن را به دانش آموزان بچشانيد.

از خودتان شروع كنيد. اگر شما از خواندن قرآن لذت ببريد، شاگردانتان هم مثل شما خواهند بود. آموزگاران بزرگ در کنار هدف، اشتياق » هم دارند. پس، از صميم قلب، آموزش دهيد.

5- مقدمه كتاب » را بخوانيد.

شوراي آموزگاران يكي از بهترين فرصت هايي است كه آموزگاران همپايه مي توانند در آن كتاب درسي قرآن را بررسي كنند. يكي از بخش هاي مهم كتاب، مقدمه كتاب درسي است. هر چند كتاب راهنماي تدريس معلم در سايت دفتر چاپ و توزيع كتب درسي » به نشاني زير بارگزاري شده است :  http://chap.sch.ir

6- تعليم قرآن، نه به هر قيمتي

آموزگار اگر در زنگ قرآن، خنده رو و مهربان باشد، يقيناً در جلب نظر و افزايش علاقمندي شاگردان به قرآن مي تواند اثر بخش بيشتري داشته باشد. و بالعكس نيز ناراحتي و عصبانيت و يا برخورد نامناسب معلم گاهي به بي ميلي و فرار دانش آموز از يادگيري قرآن مي شود كه جبران آن فرصت و هزينه زيادي را مي طلبيد.

 7- لهجه عربي » همان زبان عربي » نيست.

 همه دانش آموزان به يك نسبت، توان و علاقه لازم براي رعايت لحن عربي در خواند قران را ندارند؛ و بلكه اغلب دچار اضطراب بيشتر مي شوند. از سوي ديگر چنين ضروري وجود ندارد. زيرا لهجه و لحن عربي با زبان عربي يك چيز نيست. مانند خواندن دعاي كميل و زيارت عاشورا كه با لحن فارسي است. لذا گام هاي آموزش معلم نبايد فاصله زيادي از دانش آموزان داشته باشد، تا بتوانند به راحتي همراهي كنند.

8- آموزگار، بهترين معلم روخواني قرآن »

اگر مصوبه 677 شوراي عالي تدريس قرآن در دوره ابتدايي را وظيفه آموزگار پايه مي داند. » به دلايل صحيح متعددي است. آموزگار كسي است كه در دوره تربيت معلم با روش تدريس قرآن نيز آشنا شده و موظف به تدريس قرآن است. هم چنين او متخصص زبان آموزي فارسي است. و آموزش قرآن در دوره ابتدايي نيز از همين قاعده يادگيري پيروي مي كند.

9- در آموزش قرآن جامع نگر » باشيم.

اركان سواد قرآني » (خواندن، فهميدن، تدبر و انس مستمر ) در عرض هم بوده و با همديگر رشد مي كنند. گاهي اين تلفيق، چنان در هم تنيده است كه جدا كردن آن، توليد اشكال مي كند. مانند خواندن و فهميدن كه دو روي يك سكه هستند.

10- تقسيم دانش آموزان در آبان ماه، بر اساس هوش هاي چندگانه »

تفاوت هاي فردي و استعداد و علاقه دانش آموزان، در ميزان رشد و موفقيت ايشان حرف اول را مي زند. از سوي ديگر همه بچه ها مثل هم نيستند. ميوه هاي درخت همه باهم رسيده نمي شوند. پس يک روش تکراري را روي همه پياده نکنيد. لذا عجله ممنوع »

11- استعداد يابي در حد وظيفه

نخبه پروري نه وظيفه معلم و نه وظيفه اصلي آموزش و پرورش است؛ بلكه تشخيص و هدايت ايشان به مراجع ذي صلاح وظيفه شماست.

12- محور اصلي آموزش شما نيستيد، شاگردان‌تان هستند.

پس ملاك آموزش، يادگيري اغلب دانش آموزان است؛ نه برنامه و كتاب درسي شما

13- شاگردان‌تان را بشناسيد.

آموزگار پايه اين شانس را دارد كه تك تك دانش آموزانش را در مدت كمي شناسايي كرده و مي تواند با ايشان ارتباط عاطفي عميق بر قرار كند. اين ارتباط در يادگيري و تربيت بسيار مؤثر است.

14- كلاس، يعني موقعيت مناسب يادگيري »

معلم باغباني را ماند كه مي داند بايد موانع را كنار بزند تا فطرت الهي، زمينه رشد و نمو را بيابد. او به خوبي مي داند خداي حكيم هم در ذات موجود و هم در عالم هستي استعدادها و امكانات موجود را آفريده است. كار معلم و باغبان، فراهم آوردن موقعيت براي شكوفايي فطرت الهي است.

15- كلاس، محيط امن يادگيري

اگر آموزگار محيطي امن فراهم کند، ريسک‌پذيري شاگرد افزايش مي‌يابد.

16- انعطاف‌پذير باشيد.

از نظر بعضي از فرهنگيان، معلم يا مدير بايد به گونه‌اي ظاهر شود که انگار پاسخ تمام سؤالات را مي‌داند و هر نشانه‌اي از انعطاف‌پذيري يا بي‌اطلاعي، يک نقطه‌ضعف است. اما گاهي اوقات ممکن است نمي‌دانم » بهترين پاسخ يک آموزگار باشد. زيرا با اين پاسخ به جاي از دست دادن اعتبارش، اعتماد شاگردانش را به‌دست مي‌آورد و اعتماد زيربناي روابط سازنده است.

17- مبناي تدريس را كار گروهي » قرار دهيد.

از ويژگي هاي برنامه درسي قرآن آن است كه هر يك از موضوعات را مي توان به صورت گروهي و روش فعال اجرا كرد. ( لوحه خواني، قرائت سوره، كار در كلاس، پيام قرآني و . )

- ساده و واضح صحبت کنيد.

گاهي بيان يك مطلب و يا پاسخ يك سؤال، چندان آسان نيست. در اين صورت اگر نمي توانيد ساده صحبت كنيد، لااقل واضح صحبت كنيد. استفاده از داستان و تمثيل و يا به كاربردن واژگان ساده تر كمك به وضوح مطالب مي كند.

19- تقويت علاقه دانش آموزان به خواندن مستمر قرآن كريم

به خودتان بگوييد : آيا من مي توانم شاگردانم را به خواندن روزانه قرآن عادت دهم.

20- نقش خانواده » مهمتر از نقش معلم و مدرسه

نقش خانواده در آموزش قران را دست كم نگيريد. نقش الگوي خانواده » در انس روزانه دانش آموزان با قرآن حرف اول را مي زند. لذا در ابتداي سال براي اعضاي خانواده جلسه اي گذاشته و مواردي را كه در مقدمه هر يك از كتاب هاي درسي براي اولياي دانش آموزان آمده براي ايشان بيان كنيد.

                                    گام دوم : آموزش و تدريس                                  

يَتـلوا عَـلَيـهِم آياتِـهِ وَ يُـزَکّيـهِم وَ يُـعَلِّـمُـهُـمُ الکِـتابَ وَ الحِکـمَـةَ »

( رسولي كه ) آياتش را بر آنها می خواند و آنها را تزکيه می کند و به آنان کتاب و حکمت می آموزد.

سوره جمعه 2

در هنگام تدريس، در رعايت اين 25 نكته كوشا باشيد :

21- الگوي عملي آداب قرآني باشيم.

دانش آموزان اغلب رفتارهاي تربيتي را از اطرافيان و به ويژه معلم خود مي آموزند. آموزگار چه بخواهد و چه نخواهد الگوي رفتاري و اخلاقي دانش آموزان است. لذا نقش معلم، چه در رعايت آداب ظاهري و باطني و چه انس مستمر با قرآن كريم بسيار مهم است.

22- كلاس تان را با مهارت آموزي » آغاز كنيد.

مهمترين دغدغه معلم در كلاس : آيا من مي توانم در هر جلسه، همه دانش آموزان را به خواندن قرآن وادار كنم؟

23- اول، روخواني؛ سپس، روان خواني

روخواني، با كسب مهارت ديداري و روان خواني با كسب مهارت شنيداري تحقق مي يابد؛ لذا تا همه دانش آموزان روخواني نكرده اند، به مهارت روان خواني نپردازيد.

24- از توانايي خود در تدريس لوحه هاي روخواني اطمينان حاصل كنيد.

روش اشاره ثابت و متحرك » پيش نياز آموزش روخواني است. زيرا در روخواني مهارت ديداري در تشخيص و خواندن تركيب حروف و حركات حرف اول را مي زند.

25- مراحل سه گانه روخواني را جدي بگيريد.

روخواني مقدمه روان خواني است. و داراي سه مرحله است.

مرحله اول : پيش خواني در كلاس : آيات درس توسط هر دانش آموز بين 3 تا 5 دقيقه خوانده مي شود.

مرحله دوم : خواندن در گروه : همان آيات توسط دانش آموزان هم ميزي بين 3 تا 5 دقيقه براي يكديگر خوانده مي شود.

مرحله سوم : خواندن براي كلاس : يك سطر از آيات درس توسط هر يك از دانش آموزان براي كلاس خوانده مي شود.

26- لوحه روخواني را دوبار بيشتر تمرين نكنيد.

بار اول : جمع خواني لوحه؛

بار دوم : فرد خواني چند دانش آموز

27- اول لوحه، سپس كتاب درسي

برخي معلمان، پس از لوحه خواني، ديگر سراغ كتاب درسي نمي روند. و بالعكس . در حالي كه تمرين با كتاب و مصحف شريف به همان اندازه لوحه آموزشي در كسب مهارت روخواني اهميت دارد.

28- هر صفحه از كتاب درسي ( يا قرآن كريم ) را يكبار » ( حداكثر دوبار ) تمرين كنيد.

دانش آموزان در بار اول به دليل جديد بودن با دقت مي بينند و مي خوانند. اما در تكرارهاي بعدي به دليل كاهش انگيزه و تكراري بودن، تمركز پيدا نمي كنند.

29- اول ساده خواني كنيد، سپس فصيح خواني

اين تجربه را به كرات مشاهده كرده ايد دانش آموزاني كه مستعد قرائت هستند، در اغلب موارد به جاي صحيح خواني، در تلاشند تا زيبا و فصيح بخوانند؛ به همين دليل دچار اشكالات روخواني فراوان مي شوند. راهكار در اين است كه اين دانش آموزان هم، ابتدا به صورت ساده و صحيح بخوانند و سپس به آن ها اجازه قرائت آهنگين داده مي شود.

 30- قائده محوري » در تدريس ممنوع

 سعي كنيد هر يك از قواعد خواندن ( روخواني، روان خواني و حتي فصيح خواني و تجويد ) را لابه لاي مهارت آموزي » آموزش دهيد. آن هم در حد تذكر همان مورد. فرصت كلاس را به تمرين خواندن توسط دانش اموزان بدهيد.

31- از ابزار آموزشي بيجا استفاده نكنيد.

استفاده از قرائت الگو ( فايل صوتي ) و يا خواندن معلم در ابتداي كلاس و قبل از روخواني دانش آموزان، منجر به بروز اشكال و اختلال در كسب مهارت روخواني مي شود. مانند كلي خواني و تصوير خواني و بي توجهي به حركات، تركيب حروف و علائم.

32- به نام حفظ، به كام روان خواني »

حفظ قرآن، فعاليتي تخصصي است كه از توان اعم اغلب دانش آموزان خارج است. اما حفظ نسبي » جملات و پيام هاي قرآني  بهانه خوبي است براي تسلط دانش آموزان بر روان خواني قرآن كريم.

33- ترس دانش آموزان از قرآن كامل را از بين ببريد.

گاهي لازم است از دفتر مدرسه تعدادي مصحف آموزشي به كلاس بياوريم و بين دانش آموزان توزيع كنيم. و از آن ها بخواهيم كه به صورت تصادفي آن را باز كنند و چند خطي بخوانند. مهمترين ويژگي اين روش، كاهش اضطراب دانش آموزان از مواجهه با قرآن كامل است. با اين كار لذت آشنايي با مصحف شريف را به دانش آموزان بچشانيد.

34- پيام قرآني بهانه اي براي كسب مهارت تدبر »

پيام قرآني، حديث نوراني، قطره اما دريا و يك نكته از هزاران همگي بهانه و ابزار كسب مهارت تفكر و تدبر در قرآن هستند.

اغلب معلمان ابتدايي تصور مي كنند كه هدف از پيام قرآني » آموزش محتواي درون پيام قراني است. در حالي كه برنامه درسي قرآن به ما مي گويد كه هدف از پيام قراني كسب و تقويت مهارت تفكر و تدبر » در پيام قرآني است. پس معلمي كه اين نكته را مي داند، به جاي سخنراني درباره پيام، به طرح سؤال هاي مناسب براي ايجاد زمينه تفكر و تدبر در قرآن مي انديشد.

35- آموزگار خوب، سؤالات خوب مي‌پرسد.

ايجاد انگيزه » يعني گذاشتن علامت سؤال در ذهن مخاطب؛ و سؤال خوب، بهترين ابزار ايجاد انگيزه در ذهن دانش آموز است.

36- به حفظ » يك جمله كوتاه قرآني، راضي باشيد.

به جاي حفظ يك سوره يا يك صفحه و حتي يك آيه، بهتر است به حفظ يك جمله » راضي شويم. زيرا همه دانش آموزان مدارس توان و علاقه به حفظ كامل سوره و آيه را ندارند.

37- از معناي لغات و تركيب هاي قرآني مشترك سؤال كنيد.

از نعمت هاي بزرگ ايرانيان اشتراك خط و واژگان فارسي و قرآني است. به طوري كه در هر صفحه از قرآن بين 20 تا 30 كلمه كه دانش آموزان ابتدايي قادر به تشخيص معناي نسبي آن هستند وجود دارد. اين گنج بزرگ را پاس بداريم و از آن به خوبي استفاده كنيم. گاهي در حين خواندن دانش آموزان از معنا كلمه ها و تركيب هاي ساده و پركاربرد سؤال كنيد. به آن ها در يافتن پاسخ كمك كنيد.

38- كار در كلاس را با فكر دانش آموزان » تكميل كنيد.

دانش آموزان براي تكميل تمرين هاي بخش كار در كلاس معمولاً از عبارات ترجمه شده صفحه قبل و يا لغات آخر كتاب استفاده مي كنند. در حالي كه بهتر است در بار اول از ذهن خود كمك بگيرند.

39- هدف از داستان قرآني، علاقه مندي به خواندن قرآن است.

در داستان هاي قرآني » يا داستان هايي درباره قرآن كريم » مهم ترين هدف، ايجاد و تقويت انس دانش آموزان به خواندن قرآن است. ساير موارد از چنين اهميتي برخوردار نيستند.

40- بيان داستان ( شعر و تمثيل ) را به يك سوم آخر زنگ موكول كنيد.

ابتداي زنگ، دانش آموزان، تازه نفس و با انگيزه هستند؛ لذا بهتر است اين فرصت به تمرين خواندن انفرادي و سپس جمع خواني با قرائت الگو و سپس به مطالبي مانند داستان و شعر اختصاص يابد.

41- بيش از اندازه اطلاعات ندهيد.

ذهن هم مانند زمين مستعد كشاورزي است. بيش از اندازه بذر علمي نپاشيد. چرا كه جلوي رشد ساير دانه ها را نيز مي گيرد.

42- رفع اشكال، فرصت طلايي يادگيري است.

در برخي از موارد كه دانش آموز كلمه اي را غلط مي خواند، مي توان فرصت خوبي را براي بيان يك نكته فراهم آورد. البته كوتاه و قابل فهم. مانند مواردي كه امكان دارد براي اغلب دانش آموزان پيش آيد. و نيز در اتصال كلمات كه بهتر است روي تخته نوشته شود و به شكل صحيح اشاره شود تا دانش آموزان بخوانند.

43- هرگز دانش آموزي را با ديگري مقايسه نكنيد. »

دانش آموزان دوست ندارند در مواقع ضعف و ناتواني با دوستانشان مقايسه شوند. اين كار ممكن است به نفرت دانش آموز از درس و معلم منجر شود.

44- شاگردان‌ به يکديگر آموزش دهند.

گاهي دانش آموزان زبان همسالان خود را بهتر از معلم مي فهمند. و گاهي راه هاي بهتري براي رفع مشكلات پيشنهاد مي كنند. به آن ها فرصت بدهيد تا به همديگر كمك كنند.

45- گاهي صحبت‌کردن را متوقف، و شنيدن را آغاز کنيد. »

گوشي براي شنيدن داشته باشيد. برخي از دانش آموزان سخن گفتن در نزد معلم را براي خود افتخار بزرگي مي دانند. پيام هاي قرآني، احاديث، داستان ها، بخش كار در كلاس و . اين فرصت طلايي را براي رشد مهارت هاي ذهني، زباني و نهايتاً اعتقادي دانش آموزان فراهم مي آورند.

                            گام سوم : نتيجه گيري و ارزش يابي                           

مَـن جــاءَ بِالـحَسـَـنَـةِ فَـلَـهُ عَشـرُ اَمـثالِـها »

هر کس کار نيکی بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد. سوره انعام 160 )

در پايان تدريس به اين 10 نكته نيز توجه كنيد :

46- فرصت سؤال » بدهيد.

گاهي دانش آموزان در حين تدريس معلم، سوال هايي به ذهنشان خطور مي كند. از ان ها بخواهيد تا در همان موقع بپرسند و يا آن را يادداشت كرده و در پايان تدريس شما و در زمان فرصت سؤال » بپرسند.

47- نکات مهم را تکرار کنيد.

كليشه » يعني تكرار ملال آور، اما گاهي تكرار خوب، لازم است. مانند بخش قرائت و حفظ نسبي

48- به بي سوادي قرآني » در جامعه، دامن نزنيد.

دانش آموزان امروز، شهروندان فرداي شما هستند. كاري كنيد كه حتما مهارت هاي اوليه قرآني را فرا گيرند. پس راضي به گسترش بي سواد قرآني نشويم.

 49- سخت گيري » و سهل انگاري » نكنيم.

 هر دو نگاه، معناي افراط و تفريط را مي دهد. جديت » و جذبه » معلم با سخت گيري متفاوت است. از سوي ديگر مدير و معلم موفق، از همان ابتداي سال به دنبال تحقق يادگيري قرآن و تربيت قرآني دانش آموزان است.

 50- بايد به همه دانش آموزان نمره خوب داد. » نتيجه يك باور غلط » است.

 درس قرآن مانند ساير دروس داراي برنامه و ارزش يابي است. اينكه به دانش آموزي كه چيزي ياد نگرفته، نمره خوب دادن از عدالت آموزشي به دور است. و به مفهوم واقعي ساده انديشي و سطحي نگري است. كه به بي سوادي قرآني منجر مي شود.

51- روش ارزش يابي در درس قرآن فرايندي » است.

از آنجا كه درس قرآن، يك درس مهارتي است، قطعاً در شب امتحان و با حفظ قواعد و اصطلاحات آموخته نمي شود. پس بايد از همان ابتداي سال تحصيلي نسبت به يادگيري تدريجي مهارت هاي قرآني، برنامه ريزي دقيق صورت پذيرد.

52- انس مستمر با قرآن » هدف غايي و نهايي تدريس

موفقيت يك معلم در طول يكسال تحصيلي زماني قابل تضمين است كه منجر به انس مستمر دانش آموز با خواندن و ارتباط با قران شود. و الا به تدريج بسياري از مطالب و حتي مهارت هاي اوليه را فراموش مي كند.

53- قرآن در تابستان » فقط براي تابستان نيست.

طبق قانون، سال تحصيلي 12 ماه است. پس دانش آموزان بايد در تابستان هم به يادگيري و تمرين بپردازند.

54- درس پژوه » همديگر باشيم.

درِ كلاس تان را به روي مدير و معاون مدرسه باز كنيد. از همكاران خود بخواهيد كه از تدريس شما ديدن كنند. ديگران هم مي توانند از روش هاي خوب و موفق شما الگو گرفته و در كلاس خود استفاده كنند. و نيز نقاط قوت و ضعف شما را بگويند. شايسته نيست كه معلمي پس از سال ها تدريس، متوجه شود كه اشتباه تدريس كرده و يا در سخن گفتن و اداره كلاس با اشكالي رو به رو بوده است. <

   چند تعریف درباره  خواندن »  :   

تا زماني كه براي هريك از موضوعات آموزش قرآن، تعريف جامع و كامل ارائه نشود، نمي تواند مدعي بحث علمي شد. و يا اينكه آن بحث، يا سطحي خواهد بود و يا ساده لوحانه و و يا غرض ورزانه .

با بررسي تعريف خواندن » در نزد علماي تعليم و تربيت و روان شناسي خواندن و يادگيري به نكات اساسي و جالبي برمي خوريم كه در تعريف خواندن قرآن كريم نمي توان نسبت به آن ها بي تفاوت بود.

    خواندن عبارت است :         

1- از توانایی بیرون کشیدن اطلاعات بصری از صفحه کاغذ و درک معنای آن متن.

2- تفسیر معنادار نمادهای کلامی نوشته شده یا چاپ شده.

3- ترجمه‌ مستقیم نمادهای نوشتاری، به وسيله فکر یا گفتار 

4- برخورد معنادار با متن 

5- فرایندی شناختی که در آن دیدگاه های خواننده و فرایند خواندن ارتباط زیادی با مطلبی که بناست فراگرفته شود، پیدا می کنند.

6- فرایندی پویا و تعاملی که هم خواننده و هم محتوا در آنچه آموخته می شود، سهیم هستند.

7-  فرایندی عالی و پیچیده که جزئیات متعددی را در برمی‌گیرد.

8- فرایند شناختی از رمزگشایی نمادهایی نوشتاری فکر یا گفتار، در استنتاج معانی از متن 

9- مهارتی که به وسیله آن می‌توان از مطالب نوشتنی کسب اطلاع کرد.

10- فرایند فعال که خواننده، از طریق آن به پیامی که درون نوشته موجود است پی می‌برد و خواننده مرتباً بر اساس آنچه قبلاً یاد گرفته، در پی کشف چیزهای تازه است.

 

11- كسب مهارت خواندن مستم کسب مهارت‌های زیر است :

      1- خواندن يعني بازشناسی حروف، کلمه‌ها و جمله‌های زبان در یک نوشته.

     2- خواندن يعني درک معنای عناصر و کشف روابط معنایی میان آن‌ها که در نهایت به درک پیام جمله و متن منجر می‌شود.

 

12- سوادِ خواندن، یکی از مهم‌ترین تواناییهایی است که فراگیران در طول یادگیری‌های خود در دبستان کشف می‌کنند. اين مهارت در رشد کودک نقش حیاتی دارد و اساس یادگیری در موضوعات دیگر را فراهم می‌سازد. همچنین این توانایی می‌تواند برای خلاقیت و رشد فردی و اجتماعی به کار رود.

13- خواندن، از جمله وسایل مهم فهمیدن در دنیای کنونی است. فرد می‌تواند نتیجه تحقیقات و مطالعات دیگران را که مدت‌ها به درازا کشیده است از طریق خواندن در مدت کوتاهی فرابگیرد. خوب خواندن از عوامل مهم پیشرفت و سرگرمی و لذت بردن و رفع خستگی می‌باشد.

14- خواندن، تقریبا همیشه فعالیتی با معنا است.

15- خواندن، چیزی بیش از تطبیق صداها با نمادهای نوشته شده یا چاپ شده بر یک صفحه است.

16- خواندن در برگیرنده مجموعه ای از مهارت هاست که پایه مشترک موفقیت در همه زمینه‌های تحصیلی می‌شود.

17- خواندن، محور اصلی سوادآموزی، است.

- از هرکسی انتظار می‌رود که خواندن و نوشتن را بداند.

19- هدف نهایی از کسب توانایی خواندن، رسیدن به مرحله‌ای است که فرد بتواند نوشته‌ای را بخواند، آن را نقد و بررسی کند و در نهایت به نیازی از نیازهای خود پاسخ گوید.

*****

 خواندن » در زبان عربی و به ويژه آموزش قرآن، به معني" قرائت " می ‏باشد.

این اشتباهی تاریخی است که کلمه ‏ای عام، به جای بخشی بسیار جزئی از آن به کار می‏ رود. 

بسنده كردن به تعريف خواندن، يعني تلفظ حروف صدا دار حروف در آموزش خواندن، ناقص، و بلكه ابتر است.

این اشتباهی تاریخی است که کلمه ‏ای عام، به جای بخشی بسیار جزئی از آن، به کار می‏ رود. 


   قـرآن در ايـران »  

نقدي بر طرح ملي حفظ جزء 30 در مدارس ابتدايي كه بر خلاف همه قوانين و مسائل علمي و به صورت اجباري برگزار شد.

( با كمال تأسف )

در کشور من ارزش قرآن به ثواب » است.
فکر و عملش هست، ولی پشت نقاب است!!!

با آن که دم از دولت قرآن زند ایشان،
اما كه چنین شیوه، نه تعلیم کتاب است.

آزردن طفلان وطن، حکمت دین نیست؛
حفظی که کند مضطرب، آن عین عذاب است.

گر شِکوه کنی یا که بپرسی ز دلیلش
گویند که کافر شده ای »، این چه جواب است؟!!

اینها ز چه از فکر و عمل هیچ نگویند؟
زین فتنه چرا مام وطن یکسره خواب است؟!!

تحمیق وطن بهر امیران شده عادت،
زیرا که چنین حیله تو را شیوه ناب است.

چون سوره بخوانيد و ندانيد، غمی نیست،
زان آیه بترسند که آن حرف حساب است.

فهمیدن قرآن و عمل، شرط تلاوت
این نقطه بیداری این خانه ز خواب است.

یک آیه و صد سوره بخوان، فرق ندارد
چون در تو تدبر نبود، هر دو حجاب است.

در مکتب قرآن نبود خواندن بی فهم
این شیوه تحمیلی حُـکّـام مَـناب 1 است.

بی دینی مردم سببش جهل مرکب » 2
این شیوه حکیمانه ترین حفظ سراب است.

صد رشته بود فتنه شیطان و در این راه
با فکر و عمل نقشه او نقشه بر آب است.

در جمع ثوابی تو و او در پی معـنا
گویی که چرا وضع من این گونه خراب است؟!!!

ای کاش که من شاعر این شعر نبودم؛
در کشور من، شاعر این شعر، کباب است.


  بشـكن نـمـاز غصـبي »  

نقدي بر طرح ملي حفظ جزء 30 در مدارس ابتدايي كه بر خلاف همه قوانين و مسائل علمي و به صورت اجباري برگزار شد.

( با كمال تأسف )

بشـكن نـمـاز غصـبي »
اين شيوه نيـست مقبول،
قرآن عـلـيه قرآن؟؟!!! »
اين نيست راه معـقول

بازيـچه گشته امروز
اسلام و دين و قـرآن
آخر چرا كسي نيست
در اين ميانه مسئول؟!!

هر سال يك هـياهو
در اين بـلاد ايـمــان
آخـر چرا نـفـهـمنـد !
اين شيوه نيست مقبول؟!!

ملت اسير و حيـران
در دست يك جماعت
قرآن شده بـهـانـه
جمعي به عيش مشغول

فردا كه صحـنه گردد،
اين ها فـسانـه گردد،
ديـگر چه سـود دارد
فريـاد شاه و مشمول؟

امروز روز دين است
قرآن تو را بخواند
هرگز مكن به فردا
اين بارِ سخت، موكول

فردا رسول خاتم (صلي الله عاليه و آله )
در دست اوست قرآن
آنجا به شِكوه گويد
اين است مُزد محصول ؟!! »

جانا ! مكن شكايت
زينان كه گشته دل ها
مانند قطعه اي سنگ
سرسخت و مست و مغفول

بايد كه جمع گردند
اهل يقين و ايمان
بايد كه جمع گردد
اين شيوه هاي مجعول

فصل الخطاب اين است :
گردد عمل به قانون »
ديگر روا نباشد
رفتن به فكر معلول 

فرصت تمام گشته
وقت قيام گشته
گامي براي قرآن .
اين است گام مقبول


امام جعفر صادق عليه السلام درباره حق تلاوت قرآن » در آيه 121 سوره بقره :

  اَلَّـذيـن آتيـناهُـمُ الـکـتابَ، يَتـلونَـهُ حَـقَّ تِـلاوَتِـهُ ،  اُولـئِـک يؤمِـنونَ بِـهِ  »

چنين مي فرمايند :

فَـانـظُر کَيـفَ تَقـرَاُ کِـتابَ رَبِّـکَ ، وَ مَنـشورَ وَلايـتِـکَ  

بنگر چگونه نامه پروردگارت و منشور ولايتت را مي‌خواني؛

وَ کَيـفَ تُـجيـبُ اَوامِـرَهو وَ نَـواهِـيَـهو

و چگونه امرها و نهي‌هاي او را پاسخ مي‌دهي،

 کَيـفَ تَمـتَـثِـلُ حُـدودَهو

و چگونه از حدود الهي فرمانبرداري مي‌کني،

فَـاِنَّـهو کِـتابٌ عَـزيـزٌ،

که اين قرآن، کتابي است استوار

لايَأتيـهِ الـباطِـلُ مِن بَيـنِ يَـدَيـهِ وَ لا مِن خَلـفِـهي

که نه از پيش رو و نه از پشت سر، از هيچ طرف، باطلي سراغ آن نمي‌آيد،

تَنـزيـلٌ مِن حَـکيـمٍ حَـميـدٍ،

نازل شده اي از سوي خداي حکيم و ستوده است،

فَـرَتِّلـهُ تَرتيـلًا، وَ قِف عِنـدَ وَعـدِهي وَ وَعيـدِهي

پس آن را به نيکي تلاوت کن، هنگام (برخورد با) وعده و وعيدش درنگ کن

وَ تَـفَکَّـر في اَمـثالِـهي وَ مَواعِـظِـهي ،

و در مثل‌ها و موعظه‌هايش بينديش،

وَ احذَر اَن تَـقَـعَ مِن اِقامَـتِـکَ حُـروفَـهو ، في اِضاعَـةِ حُـدودِهي

و بپرهيز از اين که با مراعات حروف، به تباه ساختن حدود آن بيفتي!

بحارالانوار، ج 82، ص 44 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها